روزمرگی های کتاب و فیلم و پادکست من

برای ارتقا و رشد خودم هر روز قدم های کوچکی برمیدارم

روزمرگی های کتاب و فیلم و پادکست من

برای ارتقا و رشد خودم هر روز قدم های کوچکی برمیدارم

۱۳ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

چهارشنبه 30آذر

چهارشنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۵۵ ق.ظ

به اخرین روز ماه رسیدیم ،فردا یک هفته از یادداشت کردنم میگذره و منتظرم ببینم آیا اثری داشته یا نه 

سعی کردم ناخونک زدنما رو کمتر کنم و مقیدم اکر چیزی میخورم اینجا بنویسم جلوی چشم هر کسی که صفحه رو باز میکنه 

صبحانه : چای +دو حبه قند + یک کف دست نان سنگک+ یک ق کره بادام زمینی+ یک ق م عسل 

ناخونک: ۴-۵ دونه بادوم زمینی _یک باریکه بادمجون سرخ شده _سه دونه سیب زمینی سرخ شده 

عصر : نسکافه و شیر و شکر + دو تا توت فرنگی با خامه 

شب : چای و قند + نارنگی + ۱پیاله انار + ۴-۵کف دیت نان سنگک+ ۱پیاله گوشت داغ + ۱ف نوشابه 

ناخونک : یه سر چنگال کیک خامه ای برای چک کردن مزه ش 

کیک خوب شد شیفون موکا درست کردم ترکیبش با خامه به نظرم عالی بود 

 

 

پادکست تنبل نباشیم چند راهکار خوب داشت یکی اینکه کارها رو بنویسیم بعد به ان یک زمان بدیم - قورباغه تو قورت بده ،اول سخترین و مشکل‌ترین کار را بکنیم - معرفی کتاب عادت هشتم 

 

 

برای امروز سه تا کار دارم که حتما باید انجام بشه 

کیک - بافتنی - کتاب اثر مرکب 

کیک پخته شد ،کتاب خوانده شد اما از بافتنی هنوز سه پیچ مونده 

امشب ماشین خراب شد و کنار خیابون موند و برنامه هامون یکم بهم ریخت 

 

مدیتیشن امروز : احساس تنهایی ،🍀

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۰۱ ، ۱۱:۵۵
ms peach

سه شنبه ۲۹ آذر

سه شنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۱، ۱۲:۳۰ ب.ظ

صبحانه : چای + دو حبه قند 

ناخونک: یک بند انگشت کلوچه خرمایی + ۱حلقه سوسیس 

نهار : دو کفگیر پلو + ۵ ق خورش بادمجان+ ۵ ق سالاد + دو تکه ته دیگ 

عصر : نسکافه و شیر و شکر + چای دو حبه قند 

ناخونک: یه بند انگشت کیک با خامه + دو سه ق پلو خورش و سالادنباید جلوی چشمم باشه وگرنه میخورم sad

کیک یلدا خیلی خوشگل شد ،خامه سفید با هندوانه های 🍉 کوچک فوندانتی با سه تا انار فوندانت بالاش 

 

 

مدیتیشن امروز :

باشد که آرام و خویشتن دار باشم 

باشد که شادمان و سلامت باشم 

تمرین صبر heart

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۱ ، ۱۲:۳۰
ms peach

reply 1988

سه شنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۱، ۱۲:۰۵ ب.ظ

دیگه تصمیم گرفتم تا مدتها سریال نبینم خیلی وقت گیره و ذهن رو درگیر میکنه 

اما مثل لیشتر سریالای کره ای سریال قشنگی بود با اینکه عملا فضای غمگینی نداشت اما اون واقعیتهای زندگی و تنهایی پدر مادرا بعد از بزرگ شدن بچه ها و  ازدواجشون اخرش رو ناخوداگاه غمگین میکرد 

داستان چند همسایه که بچه های همسن و سال داشتن و به سن ۱۷-۱۸ رسیده بودن و مشکلاتی که یک نوجوان تو اون دوران داره رو نشون میداد

 

جالب بود که یکی از خانواده ها که یکباره پولدار شده بود اصلا خودشو گم نکرده و به بقیه خیلی کمک میکرد و تقریبا وزنه ی اصلی اون محله بود 

قشنگیش به این بود که تا قسمتای اخر نمیشد حدس زد که دختر نقش اول ( دوک سون ) با کی ازدواج میکنه و کلی حرص میداد ادم رو 

یه جورایی میخواست نشون بده که دانشگاه همه چی نیست و در اخر سریال اونایی که نرفتن دانشگاه عملا موفقتر و مشهورتر از بقیه شدن 

و باز مثل خیلی از موضوعات فیلما و سریالای دیگه ابراز علاقه نکردن در زمان مناسب چه با کسی که دوستش دارن چه با پدر و مادر و بچه 

ازین نظر کره ای ها هم مثل ایرانیا هستن 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۱ ، ۱۲:۰۵
ms peach

دوشنبه ۲۸ آذر

سه شنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۴۹ ق.ظ

صبحانه : چای + دو قند + یک کلوچه خرمایی 

ناخونک: دو ق عدسی 

نهار : دو کفکیر پلو + مرغ + دو تکه ته دیگ 

عصر : چای + دو قمد + نارنگی + نصف لیوان کرانچی

شام : ۷-۸ حلقه سوسیس + یک کف دست سنگک + یه ق پیاز داغ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۱ ، ۱۱:۴۹
ms peach

یکشنبه ۲۷ آذر

دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۲:۲۹ ق.ظ

صبحانه : نسکافه + دو ق م شکر + نصف ق شیر خشک  + یک کف دست نان تافتون+ کره بادوم زمینی ۱ق م 

بین روز : یک کف دست نان فلفل دلمه ،خیار 

نهار : دو ملاقه عدسی + ۳-۴ کف دست نان سنگک + ۱ق غ مربای به +دو قلپ نوشابه

عصر : نسکافه ،شیر و شکر + نصف نون خرمایی 

شام : نصف ل گل کلم سرخ شده 

ناخونک: دو کف دست نان فلفل دلمه ای ،یک دونه پفک ،دو سه قاشق عدسی 

 

 

آب : ۳ ل 

مدیتیشن با آگاهی گام بردار 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۰۱ ، ۰۰:۲۹
ms peach

شنبه ۲۶ آذر

شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۳۵ ب.ظ

صبحانه : چای + دو حبه قند 

ساعتای ۱۲ : یک کف دست نون تافتون 

نهار : مرغ سرخ کرده + سه کف دست شایدم ۴ + یه لیوان سیب زمینی سرخ شده + چند حلقه پیاز سرخ شده 

نوشابه نخوردم smiley

عصر فعلا یه فنجون نسکافه + دو ق شکر 

بیرون : یه قاچ پیتزا + سس چیلی تای  + نصف فنجون نوشابه 

ناخونک : یک ق م کره بادوم زمینی + نون فلفل دلمه یک کف دست 

 

 

آب ۳ لیوان 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۰۱ ، ۱۸:۳۵
ms peach

جمعه

جمعه, ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۴۶ ب.ظ

طبق قراری که با خودم بعد از خواندن اثر مرکب گذاشتم هر چی خوردم را مینویسم حتی یه ذره

روزهایی که خسته میشم بیشتر میخورم و امروز از اون روزاست 

صبحانه که وقت نبود یه چایی با یه حبه قند 

ساعتای ده دو فنجون چایی با ۴ حبه قند + یک پرتقال 

نهار : دو کفگیر برنج + ۲سیخ کوبیده + یک ق م کره + دو سه تا گوجه + یک تکه ده در ده ته دیگ + ۱ لیوان نوشابه crying

مهمونی : دو چایی با شکلات و خرما + یه زبون + یک تکه کیک + یک نارنجک + یه ق تخمه و بادام + یک پرتقال 

دلیلی نداره هر چی برداشتم رو بخورم frown

 

دو لیوان اب از صبح 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۰۱ ، ۱۴:۴۶
ms peach

پنجشنبه ۲۴ آذر

پنجشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۰۸ ب.ظ

در کتاب اثر مرکب نویسنده از خواننده ها خواسته بود یک عاملی که مایل به تغییرش هستند رو از همین امروز شروع به نوشتن بکنند بمدت یکهفته 

دغدغه ی اصلی من همیشه وزن بود 

از امروز بمدت یکهفته هر چه خوردم را خواهم نوشت بعد از یک ههفته ببینم به قول نویسنده چقدر شگفت زده خواهم شدwink

وزن امروز ۱۰۵/۳۰۰ 

صبحانه : یک فنجان نسکافه + یک ق م شیرخشک + یک ق شکر 

میان وعده : یک کف دست سنگک +یک ق پنیر +یک ق حلوارده 

ناخونک بین غذا پختن یه ذره پیاز داغ + یک ق مایه ماکارونی sad

نهار :دو کفگیر ماکارونی + یک تیکه ته دیگ ( چرب نبود ) دو قلپ نوشابه 

عصر:یک فنجان نسکافه +یک ق م شیر خشک +دو ق شکر 

ناخونک : از بغل قابلمه رد شدم یه تیکه ته دیگ خوردم indecision

بیرون : یک کیم +. ۳-۴ دونه چیپس+ نصف رامتین crying

الکی: دو سه ق ماکارونی + یه ق برنج 

شام: ۶ق سالاد ماکارونی 

 

 

 

 

 

 

آب از صبح ۲ لیوان 

 

 

 

قول میدهم رعایت کنم و هر روز بنویسم yes

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۰۱ ، ۱۵:۰۸
ms peach

اثر مرکب

پنجشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۰۳ ب.ظ

کتاب اثر مرکب نویسنده دارن هاردی

​​​​​​این کتاب اشاره به اثرات مضاعف کارهایی که انجام میدهیم دارد کارهایی که در ظاهر بسیار کوچک و کم اهمیت به نظر میرسند اما در طول زمان اثرات شگفت انگیز از خود بجا میگذارند ،نویسنده سه مرد را مثال میزند با شرایط جسمی و اقتصادی و خانوادگی کاملا مشابه 

مرد اول بدون هیچ تغییری به زندگی ادامه میدهد ،مرد دوم تصمیم میگیرد هر روز کمی کتاب های در مورد خودشناسی و پیشرفت بخواند و هر روز کمی از مسیرش راپیاده روی کند .مرد سوم کانالهای آشپزی را دنبال میکند و هر روز دنبال طبخ غذای جدید است 

بعد از ده سال مرد اول مثل روز اول ولی کمی غمگینتر مرد دوم ۱۵ کیلو وزن کم کرده در کارش پیشرفت کرده و زندگی خوبی دارد و مرد سوم ۱۵ کیلو اضافه وزن و زندگی زناشویی خراب 

فصل دوم فرمول خوش  شانس = آمادگی (رشد شخصی ) +نگرش ( باورها و عقاید )  + فرصت + اقدام 

باید مسئولیت تمام زندگی خودمان را قبول کنیم تا بتوانیم اشتباهات را درک کنیم 

نویسنده از خواننده میخواد که یک آیتم را برای تغییر پیدا کند و به مدت یک هفته کوچکترین کاری که مربوط به آن میشد را بنویسد ،بعد از یکهفته با نگاهکردن به این نوشته ها میتواند به عمق اثرات کارهای کوچک پی ببرد 

قدم بعد پیدا کردن یک انگیزه ی قوی و دلیل اینکه چرا میخواهیم تغییر کنیم 

ترک عادتهای بد و جایگزین کردن یک عادت خوب که بما در رسیدن کمک کند 

برای من حذف خوردن هله هوله های مضر و جایگزین کردن با یک خوراکی کم کالری و مفید 

فصل چهارم : رویه 

یک روتین صبحگاهی و یک روتین شبانگاهی انتخاب کنیم 

برای ان یک رویه بسازیم و با تکرار به عادت تبدیل کنیم وقتی عادت شد دیگر انرژی از ما نمیگیرد و خودبخود انرا انجام میدهیم 

هر کاری اولش سخت هست مثل حرکت دادن یک چرخ و فلک که اول نیروی زیادی میخواد اما به چرخش که افتاد میتوانیم سوار ان شویم و ان همچنان بورخد این همان تکانش هست که اگر اتفاق بیفتد هیچ نیروی جلوی موفقیت ادم را نمیگیرد و ان با ایجاد عادت و حفظ ان و پیوسته انجام دادن میسر میشود 

برنامه ای میچینیم برای دراز مدت باشد مثلا ۵ سال و قابل اجرا 

اگر خسته کننده شد انرا تغییر داده تا دوباره نشاط اور شود 

فصل پنجم : لیوان ذهن را تمیز نگه داریم ،فضای مجازی و رسانه هر روز ما را بمباران اخبار میکنند که ذهن ما خبرهای ناگوار و ناامید کننده را در خودش نگه میدارد پس جلوی ورودی های آلوده را بگیریم 

ما شبیه میانگین ۵ نفری میشویم که بیشترین ارتباط را با انها داریم 

فصل آخر بیشتر از توانتان تلاش کنید بعد از حد محدودیت رشد ما چند برابر میشود 

 

از اون کتابا ست که باید دوباره و دوباره هم خوانده شود 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۰۱ ، ۱۴:۰۳
ms peach

چراغها را من خاموش می‌کنم

چهارشنبه, ۲۳ آذر ۱۴۰۱، ۱۲:۴۶ ق.ظ

کتاب چراغها را من خاموش میکنم نوشته ی زویا پیرزاد 

تعریف این کتاب رو زیاد شنیده بودم و کاملا هم برازنده ی تعریف بود 

داستان در یک خانواده ی ارمنی در سال های قبل انقلاب در آبادان اتفاق میافتاد 

داستان روزمرگی های یک خانم خانه دار بنام کلاریس که به نظر من شخصیت دیمیتر ی داشت و کاملا در خدمت خانواده بدون دیده شدن اما با وارد شدن یک همسایه ی جدید زندگی ش دچار دگرگونی شد 

اقای همسایه که یک مرد مجرد و عاشق پیشه و بی مسئولیت که خلاهای عاطفی کلاریس را دید و او را بین عشق و تعهد قرار داد .

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۰۱ ، ۰۰:۴۶
ms peach